آرزوهای بزرگ!!

    

از گربه خانگیمان متنفرم همیشه خودش را پشت چیزی قایم میکند

تا با صدای پرخاش بی دلیلش افکارم را چنگ بزند ...

رسیدن مثل تکرارهای بی مورد خسته ام میکند کاش بتوانم که بروم

کویر را بیشتر می پسندم کویری که انتهــایش را هیچ بلدی بلد نباشد

کویـــری که انتظار چشمـــانش را کور و تنش را غبار گردباد پوشانیده

باشد ...

شاید سفر بی مقصد ندانستن خواسته هایم را پاسخ گوید.....

آن گربه مرموز را هم با خود میبرم به چشمهــای مزخرف طلایی اش

 معتاد شده ام...

نظرات 2 + ارسال نظر
المیرا و تنها پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 08:32 ق.ظ http://www.asemoun-hasty.blogsky.com

سلام چقدر ناز این وبلاگ شما اگه اجازه بدین لینکتون رو بذارم خیلی قشنگه
آدم باید جایی بره که ارزش رفتن داشته باشه و اینجا ارزش اومدن داره

اگه گفتی من کیم جمعه 3 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 08:42 ب.ظ

گربه خوبه !
اگه کفترارو نخوره...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد