سال 85 داره تموم میشه !!! سالی که هنوز میشه گفت امسال

سال بدی نبود

سال خوبی هم نبود

بهار قشنگی داشت

تابستونی شلوغ

پاییزی دلتنگ

و

زمستونی پر از خاطره

یادمه امسال خیلی حرفا واسه گفتن داشتم بعضیاشو به بعضیا گفتم از بعضیای دیگه هم یه بغض ساختم که .....

خوبیش به اینه که   آدم ! میدونه دنیا ارزش ِ هیچی نداره ولی حیف که وقتی حرف دلتو میگی تو دلش به سادگیت میخنده ...... اونوقته که دلت میخواد هر چی فحش بلدی بارش کنی  دلت میخواد اونقد داد بزنی که اون گوشای دراز و مسخرش کر بشه اونقد مشت تو کله ش بکوبی تا تمام خاک اره هاش بریزه بیرون !

امسال با همه ی خوبی و بدیش گذشت

اما دوباره یه سال دیگه در پیشه که توئه مثلاً آدم !!! باید بگذرونیش  !!! حکمیه که چند سالی هست برات بریدن چاره ای نیست ... بقول سهراب " دچار باید بود "( با این تفاوت که منظور سهراب عشق بود ومنظور من زندگی!!!)

حرفای من شاید بچه گونه باشه ولی دروغ نیست ، خودتم میدونی

اقلا تو این سال جدید سعی کن گنجایش ِ پوشالای مغزتو ببری بالا ... خرجش زیاد نیست کافیه به کارای امسالت فکر کنی !

 به چند نفر دروغ گفتی ؟ با دروغات دل چند تا آدم! رو بردی ؟ با اون  دروغی که گفتی دل چند تا آدم ! شکست ؟ واسه چی دروغ گفتی ؟ به کی دروغ گفتی ؟اصلا  ارزش دروغ گفتن داشت و هزارتا چرا و چی و چگونه و چطور دیگه  

همه مثل همیم انگاری خدا شابلون گذاشته آدم ساخته فقط شاید بشه گفت یه نموره باهم فرق دارن

خلاصه اینکه این آخرِ سالی از بعضی آدما !!!! شاکی ام اساسی  ....

بهرحال برات آرزوی موفقیت و شادی میکنم

سال خوبی داشته باشی

عیدت مبارک !!!

 

پ.ن : سرماخوردگی اونم تو فصل بهار پدیده ای نو از دنیای صنعت و تکنولوژی

پ.ن : من همین یک نفس از جرعه ی جانم باقیست

پ.ن : مترسک جونم کمرنگ شدی ستاره شدی سهیل شدی  

پ.ن : آخرین جرعه ی این جام تهی را تو بنوش